علی را قوم دون محراب کشتند
ولی مصطفی احزاب کشتند
میان مسجد کوفه به محراب
علی با خون خود گردید سیراب
علی که مایۀ لطف سخا بود
چنین ظلمی علی را کی روا بود
علی هر شب یتیمان را پدر بود
دل تاریکی شب را سحر بود
چرا آن بیحیا مولای مان کشت
چه بنملجم ز کین والای مان کشت
به گوشم ناله میآید ز زینب
امکلثوم گریانست و در تب
حسین و هم حسن، عباس جعفر
همه گریان شدند ای حیّ داور
تمام مؤمنین بی یار و یاور
علی گویان شدند از غصّه مضطر
علی که کشته شد ای وای بر ما
علی که رفت این دنیاست بیجا