بیا مطرب دمی چنگی بیاسای

بیا مطرب دمی چنگی بیاسای
رسد گوشم صدای نالۀ نای

که آن ناله بسوزد جان و دل را
عنان دل گسست و پرده از جای

که گویا آن نوا از دل برآید
دلم پر می‌کشد بر سوی آن وای

که درد عشق لذّت دارد انگار
طبیبا درد عاشق را بیفزای

که چون معشوق من همتا ندارد
ز یکتایی ندارد هیچ همتای

هزاران «طیّبی» شد عاجز از وصف
که دل‌ها را سراسر کنده از جای

© 2024 حاج رحمت اله طیبی