قسم به عصر که آن شهریار میآید
ز بهر داوری این دیار میآید
پی زدودن کفر از جهان به قدرت حق
برای عدل که با ذوالفقار میآید
ز بهر دادگر از بیکسان و مظلومان
ولیِ ختم رُسُل با وقار میآید
عیان شدند علائم، ظهور نزدیک است
رسیده وقت ظفر آنکه یار میآید
غروب ظلمت مستکبران این عالم
گذشت فصل خزان چون بهار میآید
اگر عدو به ستم خون نوجوانان ریخت
به دادخواهی آنان سوار میآید
نصیب گردد اگر «طیّبی» حضور جناب
غمی نمانده به دل ها، به بار میآید