در این دنیای ظالم پرور ای یاران نمی‌دانم

در این دنیای ظالم پرور ای یاران نمی‌دانم
دمی آسوده¬خاطر نیست در عالم همی جانم

چه رسمی بود در عالم ستم‌ کردن به مظلومان
ستمکاران چرا کشتند آن مظلوم عطشانم

که دارم شکوه‌ای بسیار از چرخ ستم پرور
نشد هرگز به کام ما به جز حال پریشانم

ز ظالم‌ها خلاصی نیست مظلومان عالم را
مگر دست قضا گردد گریبان گیر عوانم

بگفتم مطلب از پنهان تویی گر طالب عرفان
سخن از خود نمی‌گویم که من گویا به عرفانم

اگر گفتم که در نقصم مکن بر«طیّبی» منعش
دل پرشور در نغزم بگیر استاد نقصانم

© 2024 حاج رحمت اله طیبی