خانه دکلمه

من در خیال خلق چو دیوانه بگذرم
من در خیال خلق چو دیوانه بگذرم

&#۶۵۲۷۹; من در خیال خلق چو دیوانه بگذرم چون شمع نیم‌سوز ز کاشانه بگذرم پروانه‌وار روشنی شمع بنگرم من باز…

ادامه مطلب ...
عمرم برفت سر نرسید آرزوی ما
عمرم برفت سر نرسید آرزوی ما

  عمرم برفت سر نرسید آرزوی ما سودی نداد هیچ رهی جستجوی ما کو همرهی که ره بنماید به سوی…

ادامه مطلب ...
روزی که مرا دیده به رخسار تو افتاد
روزی که مرا دیده به رخسار تو افتاد

روزی که مرا دیده به رخسار تو افتاد بگسست دلم، دیده گرفتار تو افتاد دانم ز غمت جان به سلامت…

ادامه مطلب ...
رسم عاشق شدن این نیست که آزار کنی
رسم عاشق شدن این نیست که آزار کنی

رسم عاشق شدن این نیست که آزار کنی شیوۀ عشوه‌گری با دل بیمار کنی خواستم از دل و جان با…

ادامه مطلب ...
دوش اندر نظرم آن رخ زیبای تو بود
دوش اندر نظرم آن رخ زیبای تو بود

  دوش اندر نظرم آن رخ زیبای تو بود دل شب باز خیالم قد رعنای تو بود به هوای سر…

ادامه مطلب ...
تا چشم مرا رخصت این یک نظر افتاد
تا چشم مرا رخصت این یک نظر افتاد

  تا چشم مرا رخصت این یک نظر افتاد اندر دل ما معرکه و شور و شر افتاد چون حسن…

ادامه مطلب ...
© 2024 حاج رحمت اله طیبی